English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6045 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bulletin board system U پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
bulletin board system U سیستم تخته بولتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bulletin board U تخته بولتن
bulletin board U تابلوی اعلانات
bulletin board U board bulletin electronic
electronic bulletin board U یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
system board U برد سیستم
bulletin U پژوهنامه
bulletin U بولتن
bulletin U نشریه اطلاعاتی
bulletin U اگاهینامه پژوهشنامه
bulletin U تابلو اعلانات
bulletin U ابلاغیه رسمی بیانیه
bulletin U اگهی نامه رسمی
bulletin boards U board bulletin electronic
technical bulletin U نشریه فنی
technical bulletin U بولتن فنی
bulletin boards U تخته بولتن
bulletin boards U تابلوی اعلانات
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
board U جلد کردن تخته
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U تخته
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U میز غذا
board U اغذیه
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U صفحه مدار
board U سوار
board U برد
above board به طور آشکار
above board U بی حیله
board U میزشوریادادگاه
board U کشتی
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U روکش کردن
board U سکوی شیرجه
board U صفحه یامیز شطرنج
board U تابلوی امتیازات
board U مقوا
board U شدن
board U تخته حاوی نقشه
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
board U هیئت ژوری
board U هیات
board U منزل کردن
board U پانسیون شدن
board U تخته پوش کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U تابلو
board U غذای روی میز
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
To get on board. U سوار کشتی شدن
board U هیئت کمیسیون
across the board U شامل تمام طبقات
across the board یکسره
over the board U بازی شطرنج حضوری
to go on board U سوارکشتی شدن
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
go by the board U از ناو پرت شدن
by the board U از طرف پهلوی ناو
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
across the board U سرجمع
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
switch board U تابلوی برق
gang board U تخته پل درازوباریک
switch board U صفحه تقسیم برق
free board U عمق یا ارتفاع ازاد
switch board U صفحه کلید برق یاتلفن
fuse board U تخته فیوز
free board U ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board U فاصله بین اب و عرشه کشتی
deflection board U تابلو تصحیح سمت
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board U مقوای ضخیم
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
foot board U تخته کف
direction board U پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
distribution board U تابلوی اتصالات
drian board U تخته قطران
eaves board U لب بند
editorial board U هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
extender board U وسیله عیب یابی
takeoff board U تخته پرش طول
fascia board U تخته لب بند
deflection board U طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
fibre board U فیبر تخته
finger board U جا انگشتی
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
float board U پره
direction board U صفحه سمت نما
card board U مقوای نازک
board game U بازی روی تخته
chess board U صفحه شطرنج
chip board U نئوپان
circuit board U تخته مدار
circuit board U برد مدار
weather board U تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board U تخته رختشویی
center board U ته قایق بادبانی
bread-board U تختهی نان بری
backing board U تختهپشتیبان
back board U جلدپشتی
alighting board U تختهتراز
emery board U سوهان ناخن
diving board U دایو
diving board U تخته پرش
diving board U تختهی شیرجه
bread-board U تختهی آمادهی مدار سازی
bread-board U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
valley board U اب رو درهای
terminal board U محوراتصال سیمها
terminal board U تخته اتصال سیم
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
daughter board U یک برد مدار که روی برداصلی نصب میشود
tea board U سینی
deck board U کف پالت
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
decline board U پیش تخته ژیمناستیک
board games U بازی روی تخته
defensive board U دفاع سبد
terminal board U تخته کلم
terminal board U تخته ترمینال
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
tread board U کف پله
top board U میز نخست شطرنج
to fall over board U ازکشتی پرت شدن
tilting board U صفحه کج شونده
three ply board U تخته سه لا
thin board U لا
dash board U گل گیر درشکه
dash board U داش برد
deflection board U تابلو انحراف سنج
status board U تابلو وضعیت
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
paste board U کارت
paste board U مقوا
particle board U تخته خرده چوب
particle board U نوتخته
panel board U تابلوی برق
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvering board U لوحه مانور
maneuvering board U لوحه سینماتیک
mantel board U طاقچه چوبی
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
playing the board U بازی بر صفحه
ledger board U تخته کف چوب بست ساختمان
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
logic board U تخته منطقی
logic board U برد منطقی
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
low board U سکوی یک متری شیرجه
plotting board U پلاتینگ برد
playing the board U بازی فی نفسه
mantel board U در بالای بخاری
paddle board U تخته شنا
mother board U برد مدار چاپی اصلی
mother board U بردمادر
mother board U برد اصلی
mother board U تخته اصلی
mould board U در گاواهن خاک برکردان
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board U تابلو اعلانات
multifunction board U برد چند وفیفهای
mortar board U کلاه چتر گوش دانشکده
mortar board U کپه ساروج
mortar board U کپه ملاط
pack board U وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
mason's board U ماله بنایی
ouija board U لوح احضار
open board U صحنه خلوت شطرنج
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship U سوار کشتی
on board a ship U در کشتی
notice board U تابلوی خبری
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
side board U میز پا دیواری
side board U میز دم دستی
shoulder board U پیش فنگ
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
high board U سکوی شیرجه 3 متری
Recent search history Forum search
1مقدار دهدهی بزرکترین عدد اعشاری چیست
1تحت نظارت سازمان اتوبوسرانی رشت و حومه
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
0who designed a distributed p۲p system able to break the logjam of bits waiting to transmit movies and TV on demand
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com